هجده سالگی را به تازگی پشت سر گذاشتهام، میگویند که زیبا هستم، خوشبخت هستم و سرشار از زندگی. من سولهداد هستم. زنی قوی هستم و به قدر کافی جرات دارم که در خلیج به تنهایی سوار قایق شوم، و یا باز هم تنها، در دل کوهستانها و صخرهها به گردش بپردازم و گاهی هم از یاد ببرم که توفان و شب سر در پی من نهادهاند.به راستی از آرامش درونی، از نرمش و سکونی بسیار متفاوت با سودایی که زادگاهم را منقلب میکند، بهرهمند هستم.
خانم «کونچا اسپینا» این رمان زیبا و به یاد ماندنی را در زمانی نوشت که سرشار از زندگی بود. از او چهارده رمان بلند و ده مجموعه داستان کوتاه، شعر و نمایشنامه به یادگار مانده است.
دیدگاه ها
در اين بخش نظری ثبت نشده است.
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.