نویسنده: حسین آتشپرور
مترجم: -
تعداد صفحه: 460/رقعی
در رمان “خیابان بهار آبی بود” واقعیت و تخیل، فراواقعیت، تاریخ و اسطوره، آداب و رسوم، خرده فرهنگها و باورهای مردم شانه به شانهٔ هم راه میروند و در هم میآمیزند و آن را شکل میدهند: خضر با هر قدمی که در بیابان برهوت برمیدارد، جای پایش سبز میشود. که به هر کجا نگاه میکند، آنجا هم سبز میشود. و هر نفسهایش ابر سبزی میشود و به هوا میرود ...
دیدگاه ها
در اين بخش نظری ثبت نشده است.
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.