نویسنده: نانسی فارمر
مترجم: شهلا طهماسبی
تعداد صفحه: 351
1100000 ریال
2000000 ریال
نامو آنقدر حرف زد تا هوا تاریک شد و نسیم شبانگاهی خوشههای ذرت را به خشخش درآورد. دو شبح دیگر زیر نور ستارهها جلو آمدند. چهرهی مادرجوان بود، خیلی جوان! عینا شکل ماسیوتا. دیدن پدر کمی مشکل بود. گاهی به نظر میرسید آنجا ایستاده و گاهی تنها سایهای بود که بی صدا در امتداد نردهها قدم برمیداشت.
دیدگاه ها
در اين بخش نظری ثبت نشده است.
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.