بخشی از کتاب:
حالا آن دختر شاد، کمتر میخندید، چون کسی که دوستش داشت بلافاصله سگرمههاش تو هم میرفت و انگار دارد یک بیانیهی هشدارآمیز را از رو میخواند، لفظقلم میگفت: «آن که میخندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است.»
حالا آن آموزگار کلاس پنجم ابتدائی پاورقیخوان و غرق در عوالم دخترانهاش، به جای کتابهای «پَر» و «برباد رفته» و دیدن سریالهای محبوبش از تلویزیون سیاهسفیدشان، شبها تا نزدیکیهای صبح، «پاشنه آهنی» میخواند.
دیدگاه ها
در اين بخش نظری ثبت نشده است.
نظرات کاربران
دیدگاه خود را ثبت نمایید.